اگر نیچه یک Narwhal بود: آنچه هوش حیوانی در مورد حماقت انسان آشکار می کند
جاستین گرگ (Justin Gregg)
جاستین گرگ زیست شناس و متخصص ارتباطات دلفین ها است. من کتاب قبلی او را پیدا کردم، آیا دلفین ها واقعا باهوش هستند، در حالی که سرم را به دور تاریخ گیج کننده و گاهی اوقات مملو از شناخت حیوانات و مطالعات انگل شناسی می چرخانم.
او در کتاب جدیدش که موفق می شود هم دقیق باشد و هم پرسروصدا، آنچه را که ما در مورد ذهن حیوانات دیگر آموخته ایم، بررسی می کند و سپس به عقب برمی گردد تا از ما بپرسد که این چه چیزی می تواند در مورد خودمان به ما بگوید.
عنوان این کتاب از یک فرض جالب (به ویژه برای یکی از دوست داران فلسفه)گرفته شده است: آیا فیلسوف نیچه (و به طور کلی همه ما)، که از بیهودگی ظاهری هستی رنج می برد و از آن ناراحت می شود، اگر ما گونه ای با استعداد شناختی کم تر باشیم، مانند یک نارگیل، شادتر خواهیم بود؟
جایی که ما اغلب با نوعی از ترومپت های برتر طرف هستیم - گونه های دیگر چگونه با توانایی های بی نظیر ما در ریاضیات، ساخت اشیا و داستان گفتن مطابقت می کنند؟
https://advantageeducational.blogbartar.ir/
بسیاری از روایتهای ما توصیف میکنند که چگونه مغز انسانهای بزرگ به ما اجازه تسخیر جهان را داده است. اما این مغزها ما را به نقطه ای رسانده اند که ممکن است خود را منقرض کنیم. و مهمتر از همه، آیا آنها ما را خوشحال تر می کنند؟ اینها سؤالات عمیق و مهمی هستند. گرگ از مغز انسان شگفت انگیز خود استفاده می کند تا آنها را واقعاً خنده دار کند. این یک راه عالی برای آشنایی با درک فعلی از هوش حیوانات دیگر و یک اصلاح جالب برای غرایز انسان محور ما است.
راه های هستی: فراتر از هوش انسانی
جیمز بریدل James Bridle
در کتاب پر زرق و برق و ذهن فریبنده جیمز بریدل، او دیدگاه های ما را در مورد هوش و «جهان بیش از انسان» فراتر می برد. بریدل یک فیلسوف، هنرمند و فنشناس است و طیف علایق او باعث میشود که کاوش گستردهای در مورد اینکه چگونه هوش را میبینیم و چگونه ما و فناوریهایمان (از جمله هوش مصنوعی) از طبیعت جدا نیستیم، بلکه جلوههای متفاوتی از آن را داریم، میکند.
همانطور که او می نویسد، "تنها طبیعت وجود دارد، در تمام شکوفایی ابدی خود، که ریزپردازنده ها، مراکز داده و ماهواره ها را ایجاد می کند، همانطور که اقیانوس ها، درختان، زاغی ها، نفت و ما را تولید کرد. طبیعت خود تخیل است. پس بیایید آن را دوباره تصور نکنیم، بلکه از نو شروع به تصور کردن کنیم، با طبیعت به عنوان همدست ما: شریک، رفیق و راهنمای ما.»
کتاب بریندل راهی درخشان برای تغییر دیدگاه کلی است که من خودم در گفتگو با زیست شناسان آن را تجربه کرده ام. بیشتر تحصیلات زیستی من مربوط به برچسب زدن و طبقه بندی حیوانات، گیاهان و اعضای بدن آنها بود. با فناوری جدید، توانایی حرکت از مقایسه فقط بدن ها به نگاه کردن به آنچه آن بدن ها انجام می دهند - در روابط متقابل آنها به وجود می آید.
در این کتاب سوالات بسیار بیشتری نسبت به پاسخ ها وجود دارد، اما من از هر کسی می خواهم که آن را بخواند و به پیاده روی در جنگل یا شنا در کلپ برود و به هوش اطراف خود مانند گذشته نگاه کند.
اگر نیچه یک Narwhal بود: آنچه هوش حیوانی در مورد حماقت انسان آشکار می کند
جاستین گرگ (Justin Gregg)
جاستین گرگ زیست شناس و متخصص ارتباطات دلفین ها است. من کتاب قبلی او را پیدا کردم، آیا دلفین ها واقعا باهوش هستند، در حالی که سرم را به دور تاریخ گیج کننده و گاهی اوقات مملو از شناخت حیوانات و مطالعات انگل شناسی می چرخانم.
او در کتاب جدیدش که موفق می شود هم دقیق باشد و هم پرسروصدا، آنچه را که ما در مورد ذهن حیوانات دیگر آموخته ایم، بررسی می کند و سپس به عقب برمی گردد تا از ما بپرسد که این چه چیزی می تواند در مورد خودمان به ما بگوید.
عنوان این کتاب از یک فرض جالب (به ویژه برای یکی از دوست داران فلسفه)گرفته شده است: آیا فیلسوف نیچه (و به طور کلی همه ما)، که از بیهودگی ظاهری هستی رنج می برد و از آن ناراحت می شود، اگر ما گونه ای با استعداد شناختی کم تر باشیم، مانند یک نارگیل، شادتر خواهیم بود؟
جایی که ما اغلب با نوعی از ترومپت های برتر طرف هستیم - گونه های دیگر چگونه با توانایی های بی نظیر ما در ریاضیات، ساخت اشیا و داستان گفتن مطابقت می کنند؟
https://advantageeducational.blogbartar.ir/
بسیاری از روایتهای ما توصیف میکنند که چگونه مغز انسانهای بزرگ به ما اجازه تسخیر جهان را داده است. اما این مغزها ما را به نقطه ای رسانده اند که ممکن است خود را منقرض کنیم. و مهمتر از همه، آیا آنها ما را خوشحال تر می کنند؟ اینها سؤالات عمیق و مهمی هستند. گرگ از مغز انسان شگفت انگیز خود استفاده می کند تا آنها را واقعاً خنده دار کند. این یک راه عالی برای آشنایی با درک فعلی از هوش حیوانات دیگر و یک اصلاح جالب برای غرایز انسان محور ما است.
راه های هستی: فراتر از هوش انسانی
جیمز بریدل James Bridle
در کتاب پر زرق و برق و ذهن فریبنده جیمز بریدل، او دیدگاه های ما را در مورد هوش و «جهان بیش از انسان» فراتر می برد. بریدل یک فیلسوف، هنرمند و فنشناس است و طیف علایق او باعث میشود که کاوش گستردهای در مورد اینکه چگونه هوش را میبینیم و چگونه ما و فناوریهایمان (از جمله هوش مصنوعی) از طبیعت جدا نیستیم، بلکه جلوههای متفاوتی از آن را داریم، میکند.
همانطور که او می نویسد، "تنها طبیعت وجود دارد، در تمام شکوفایی ابدی خود، که ریزپردازنده ها، مراکز داده و ماهواره ها را ایجاد می کند، همانطور که اقیانوس ها، درختان، زاغی ها، نفت و ما را تولید کرد. طبیعت خود تخیل است. پس بیایید آن را دوباره تصور نکنیم، بلکه از نو شروع به تصور کردن کنیم، با طبیعت به عنوان همدست ما: شریک، رفیق و راهنمای ما.»
کتاب بریندل راهی درخشان برای تغییر دیدگاه کلی است که من خودم در گفتگو با زیست شناسان آن را تجربه کرده ام. بیشتر تحصیلات زیستی من مربوط به برچسب زدن و طبقه بندی حیوانات، گیاهان و اعضای بدن آنها بود. با فناوری جدید، توانایی حرکت از مقایسه فقط بدن ها به نگاه کردن به آنچه آن بدن ها انجام می دهند - در روابط متقابل آنها به وجود می آید.
در این کتاب سوالات بسیار بیشتری نسبت به پاسخ ها وجود دارد، اما من از هر کسی می خواهم که آن را بخواند و به پیاده روی در جنگل یا شنا در کلپ برود و به هوش اطراف خود مانند گذشته نگاه کند.